خط اعتدال/آتشسوزی عظیم لبنان همانگونه که به نظر میرسید، تبعات گستردهای در لبنان به بار آورده و حالا بعد از استعفای دولت مستقر لبنان بعید نیست که اتفاقاتی را کلید بزند که معنای آن میتواند پایان نظم فرقهای حاکم بر این کشور همواره پرآشوب باشد. گفتههای اخیر امانوئل ماکرون رئیسجمهور فرانسه را خیلی از کارشناسان و تحلیلگران در این راستا ارزیابی کردهاند. صحبتهایی که انتقادات پرشماری را نیز به بار آورده و بسیاری از آن به عنوان سخنان مداخلهجویانه با پسزمینه استعماری یاد کردهاند.
به گزارش شفقنا از آسوشیتدپرس؛ منتقدان مکرون در نیت او در ابراز سخنانش بعد از انفجار بیروت ابراز تردید کردهاند که آیا فرانسه میخواهد به لبنان کمک کند یا سعی دارد دوباره این کشور را فتح کند؟! حتی بعضی به طنز گفتهاند که صحبتهای مکرون جوری بوده که آدم فکر میکند شاید او نمیداند یا فراموش کرده است که دوران استعمار به پایان رسیده و لبنان دیگر یک کشور تحتالحمایه فرانسه نیست. آسوشیتدپرس در این یادداشت به بهانه سفر امانوئل مکرون بعد از انفجار بیروت به لبنان نوشته:
امانوئل مکرون که بعد از انفجار بیروت به این شهر تخریبشده سفر کرده بود، جمعیت پرشور را تسکین داد، وعده بازسازی شهر را داد و همچنین ادعا کرد که این انفجار قلب فرانسه را به درد آورده است. مکرون گفت: “فرانسه هرگز لبنان را به حال خود رها نخواهد کرد و قلب مردم فرانسه همچنان با ضربان بیروت میتپد”.
منتقدان مکرون گفتههای او را تلاشهای نواستعماری یک رهبر اروپایی نامیدهاند که میخواهد نفوذ تاریخی کشورش را بر یک سرزمین خاورمیانهای که دچار دردسر شده، تجدید کند و همچنین حواس و نگاه دنیا را از مشکلات داخلی کشورش منحرف کند. در این زمینه کاریکاتوری در اینترنت پخش شده که او را ماکرون بناپارت، امپراتور قرن بیست و یکم لقب داده است.
اما مدافعان مکرون- از جمله شماری از ساکنان ناامید بیروت که او را “تنها امید ما” نامیدند- او را به خاطر بازدید از محلات ویرانهای که رهبران لبنان میترسند پا در آنجا بگذارند، و نیز از بابت کوششی که در پاسخگو کردن سیاستمدارانی دارد که فساد و سوء مدیریتشان مقصر اصلی انفجار مرگبار بیروت بود، ستایش کردهاند.
دیدار ماکرون از لبنان چالش اصلی فرانسه را در زمانی که دارد آماده میزبانی از یک کنفرانس بینالمللی با حضور حامیان مالی لبنان میشود، آشکار میکند: اینکه فرانسه چگونه میتواند به کشوری بحرانزده که روابط اقتصادی عمیقی نیز با فرانسه دارد، بدون دخالت در امور داخلی آن کشور کمک کند.
جک لانگ، یکی از وزرای سابق دولت فرانسه که در حال حاضر انستیتوی جهان عرب را در پاریس مدیریت میکند، در این زمینه میگوید: «ما داریم بر لبه یک پرتگاه راه میرویم. ما باید مردم لبنان را مورد کمک، حمایت و تشویق کنیم، اما در عین حال نباید این تصور را ایجاد کنیم که میخواهیم یک پروتکل استعماری جدید ایجاد کنیم، که کاملاً احمقانه است. در حقیقت باید بکوشیم راه حلهای جدیدی برای کمک به لبنانیها پیدا کنیم».
روابط فرانسه با لبنان حداقل به قرن شانزدهم برمیگردد، زمانی که امپراتوری فرانسه با حاکمان عثمانی برای محافظت و تأمین امنیت مسیحیان منطقه مذاکره کرد و به نتیجه رسید. تا زمان تصویب قیمومیت فرانسه در دهه ۱۹۲۰-۱۹۴۶ که لبنان دارای شبکهای از مدارس و سخنرانان فرانسوی شد- که این امر تا به امروز هم ادامه دارد. با این حال در تمام این سالها روابط نزدیک فرانسه با چهرههای پنهان قدرت لبنان، از جمله آنهایی که متهم به ایجادبحرانهای سیاسی و اقتصادی در لبنان هستند، دچار سایه روشنهایی نیز شده است.
در روزهای اخیر یک طومار اینترنتی تعجببرانگیز منتشر شده که در آن از فرانسه تقاضا شده یک بار دیگر استعمارش را بر لبنان برقرار کرده و حکمرانی را در این کشور عهدهدار شود. در این طومار گفته شده که رهبران لبنان نشان دادهاند در تامین امنیت و مدیریت کشور به طور مطلق ناتوان هستند. البته چنین ایدهای عملا یک ایده پوچ و مضحک است- خود مکرون هم در سخنرانیاش گفت که “حالا دیگر بر عهده شماست که تاریختان را بنویسید”. اما همین که ۶۰،۰۰۰ نفر از جمله جامعه ۲۵۰ هزار نفری لبنانیهای ساکن فرانسه آن را امضا کردهاند، میتواند عبرتآموز باشد و این ایده را تایید کند که بسیاری از مردم لبنان برای ابراز ناامیدی و نشان دادن بیاعتمادیشان به حکام سیاسی این کار را کردهاند.
گذشته از وجه نمایشی ماجرا و جلب حمایتهای بینالمللی، بسیاری از مردم لبنان دیدار مکرون از بیروت را راهی برای حمایت مالی از کشوری که با بحران بدهی درگیر است، میدانند.
رئیسجمهور فرانسه همچنین در این سفر توانست رهبران سیاسی متشتت و متفرق لبنان را در کنار هم جمع کند. در یک صحنه نادر، جهانیان سران جناحهای سیاسی لبنان را که دشمنیشان از جنگ داخلی ۱۹۷۵-۱۹۹۰ تاکنون پا بر جا مانده، در مقر سفارت فرانسه در بیروت در کنار هم دیدند که پس از ملاقات با مکرون در حال خروج بودند.
اما برای بسیاری این سفر نوعی اعمال ریاست بوده و برای همین هم طومار اینترنتی مذکور و سازماندهندههای آن را به عنوان کسانی که “فرانسه مادر مهربان” را گرامی میدارند، مورد حمله قرار دادند.
یک نویسنده، به نام سامر فرنگیه میگوید که «مکرون سیاستمداران لبنانی را مثل بچه مدرسهایها دور خود جمع کرده و به این دلیل که وظایفشان را انجام ندادهاند، آنها را توبیخ کرده است».
کنایههای ظریف دیگری را نیز در قبال اعمال و اعلام نفوذ فرانسه شاهد بودیم. مثلا هنگامی که مکرون داشت در محلات تخریبشده بر اثر انفجار قدم میزد، وزیر سلامت دولت مورد حمایت حزبالله داشت در بیمارستانهایی که با کمک جمهوری اسلامی ایران و روسیه، دو قدرت مهم منطقهای تجهیز شده بودند، مانور میداد.
نقاط ضعف و ظریف دیگری علیه نمایش نفوذ فرانسه وجود داشت. در حالی که ماکرون در محله های پراکنده از انفجار پراکنده بود ، وزیر بهداشت در دولت تحت حمایت حزب الله در بیمارستان های میدانی اهدا شده توسط ایران و روسیه ، بازیگران اصلی قدرت در منطقه بازدید کرد.
لیا، دانشجوی مهندسی در بیروت که به خاطر مسایل سیاسی نمیخواهد نام خانوادگیاش در گزارش بیاید، میگوید که «من مردمی را که خواهان حکمرانی فرانسه هستند درک میکنم. آنها امیدی ندارند». او به شدت علیه این ایده حرف میزند و با کسانی که مکرون را به شکل ناجی میبینند، مخالف است: «مکرون که نتوانسته مسایل کشور خودش و مردمش را حل کند، چطور ما رانصیحت میکند»؟
در پاریس، مخالفان سیاسی مکرون، از چپ گرفته تا راستهای تندرو هشدار دادند که این رهبر تمرکزگرا در یک روش نواستعماری خزنده به دنبال استخراج امتیازات سیاسی در ازای کمک به لبنان است. ژولین بایو، رهبر حزب سبز مردمی در توئیتر نوشت: «همبستگی با لبنان باید بی قید و شرط باشد».
خود ماکرون قاطعانه ایده احیای استعمار فرانسوی را رد کرد.
اما در ادامه تاکید کرد که تا روز اول سپتامبر، مصادف باصدمین سالگرد اعلامیه شکلگیری لبنان بزرگ و آغاز حکومت فرانسه بر این کشور به بیروت بازخواهد گشت تا ببیند آیا اصلاحات وعده داده شده انجام گرفتهاند یا نه!